این مدت مثل این بود همه حرفهام تموم شده بود، یک دوره ای اومدم هر چی تونستم گفتم تا دلم خالی بشه اما نه هیچ چیز انتهائی نداره، بعبارتی اصلا حرف زدن از پایان بیشتر از یک مفهوم انتزاعی نیست، فقط در سطح هر چیزی تموم میشه.
یک وقتائی حرفای آدم انگار تموم میشه، درست مثل زمانی که علی آقا می گفت انگار تف توی دهن طرف خشک شده، انگار دو سر علف رفتی دهنت خشک شده و گیجی، هر کی هر چی بگه تو فقط نیشت تا بناگوش باز میشه. توهمی که...
Subscribe to:
Posts (Atom)