جنون

0 comments
مست و مدهوش  افتادم تووی رختخوابم خواستم زار بزنم بی فایده بود در این ساعت شب با این کار  فقط ریده بودم به حال مستیم، فراموش کردم اما بازیهای باخته گذشته دست بردار نیست، وقتی مست می کنی با خودت صادقانه تر از همیشه ای، موزیک نرم و غمناکی می گذاری کذشته فروریخته خودت رو دوباره آوار می کنی روی سرت، مشروب به جای تسکین خود درد می شود،  با همه این حرفها حال خوبی ست در این نیمه های شب کمی با خودت رو راست باشی به خودم...
» ادامه مطلب

قی

0 comments
چیزی اینجا مثل سوزن توی گوشم ناله می کند، موتورهد نه نه! این صدای یکنواخت دارد خوابم را مختل می کند.  نه بعد از آخرین شات سیگارم را بر می دارم نفسم بوی الکل گرفته، عاروق که می زنم می خواهم تمام گذشته ام را بالا بیاورم بوی عرق کشمش درون بینی ام تندی می کند. هنوز صدا آزارم می دهد؛ بیدار شو پسر! وکیل بند اومد!! بی توجه می خوابم هیچ چیز برایم اهمیتی ندارد بگذار هر چه می خواهد بشود، روی تخت غلت می زنم جای چیزی خالی است چرا! کجا...
» ادامه مطلب

پاپیون

0 comments
 شاید هیچ فیلمی به اندازه پاپیون ساخته شافنر برای من تا این حد جذابیت نداشته است، موسیقی متن فیلم تنها در ساز وحشت می دمد و احساس پوچی را به بیننده منتقل می کند، بازی بی نظیر استیو مک کوئین در سلول انفرادی تاریک و سرد زندان نمادی است از انسان رها شده در دالانهای تاریک و سرد زندگی، پاپیون  دربرابر تمام موانع پیش روی  و با وجود...
» ادامه مطلب

نفس

0 comments
این روزها اونقدر اخلاقم سگی هست که راحت می تونم پاچه بگیرم، خیلی اساسی دچار مشکل شدم و عین بز دور خودم می چرخم. این اجتماعی شدن انسان دیگه چه دردی بود که بهش تحمیل شد, انسان نیاز پیدا کرد و از وقتی بقیه متوجه این ضعف شدن خواستن افسارت رو بگیرن. نیاز به یک هم نفس آدم رو تا هر جائی با خودش می کشونه که هم نفس یکی میشه سیگار، علف، تریاک.....و از آتیشش کام می گیره،  یکی هم نفس به نفس پیک می زنه  نمی دونم چطور سمیه پیداش...
» ادامه مطلب