سفر سبز

0 comments
طبق قولي که اينجا به خودم داده بودم و عهدي که بسته بودم ديروز بيست و دوم بهمن تهران بودم تا در کنار بقيه سبزها جنبش سبز حضور محکمي از خودش براي همه دنيا به نمايش بگذاره و نشان بده که تا کجا خودجوش و مردمي و براي داشتن امتيازات خاصي مثل دستمزد و حقوق و..... به خيابان نيومده
صبح زود از ترمينال با يک بي آرتي به سمت آزادي راه افتادم تمام مسيرها رايگان بود ميدان امام حسين اتوبوس متوقف شد گفتند از اينجا به بعد بايد پياده ..... ميدان کاملا در اشغال نيروهاي سرکوبگر يگان ويژه و لباس شخصيها بود تمام مسير رو تا انقلاب پياده روي کردم اينطور که مشخص بود حکومتيها تمام نيروهاي خودشون رو براي اين روزها جمع کرده بودند همه بسيجي از پيرو جوان و زن مرد.... طول مسير پر بود از چادرهائي که عکس و پرچم پخش مي کردند تمام فرعيها و چهار راههاي منتهي به مسير امام حسين تا آزادي توسط چماقداران نيروي انتظامي و اطلاعات و سپاه اشغال شده بود و ورودي هر چهار راه از فاصله حدودا دويست متري با موانع بسته شده بود , به فاصله هر 10 متر دو طرف خيابان دو تا گروهبان کنار هم ايستاده بودند ديدن همين سرکوبگران تا دندان مسلح باعث شده بود به قدرت سبزها بيشتر ايمان بيارم و با قوت قلب بيشتري به سمت انقلاب حرکت کنم اما هيچ جاي پياده رو به کسي اجازه نشستن و يا ايستادن داده نمي شد بخصوص دور ميدانها , پياده رو از ساعات اوليه صبح در اشغال بسيجيهاي جوانتر بود همه جا نشسته بودند در نگاه اول به چشم نمي آمد امادر این بين به يکي از آنها بي سيم داده بودند . همين باعث شده بود تا سبزها مدام در حرکت باشند حرکت از قبل کاملا برنامه ريزي شده بود .
اونهائي که هيچ پلاکارد و عکسي نداشتند به نظر از سبزها بودند باز هم جاي شک وجود داشت درست وقتي که تونستم يکجا براي نشستن پيدا کنم چند جوان بدون پلاکارد هم کنار من نشستند در نگاه اول به نظر از سبزها مي آمدند اما زماني که شروع به صحبت کردند و يکي از آنها بيسيمش رو بيرون آورد مشخص شد نه تنها سبز نيستند بلکه به دنبال سبزها هستند يکي را که کاملا به مجرمين شبيه بود را مي فرستادند تا هر جا تجمعي چند نفره است استراق سمع کند. بعضي از اين افراد کاملا مشخص بودند يا بي سيم به نوعي مشخص بود و يا اينکه دستبندها پلاستيکي مخصوص پليس از جيبهاشان بيرون آمده بود البته تعدادشان هم کم نبود.
ساعت نزديک يازده بود اما از تجمع سبزها خبري نبود تنها حضور گسترده همين نيروها سرکوبگر باعث دلگرمي بود. محمود داشت نطق مي کرد نکته مهم اينجا بود که بخش زيادي از تظاهرکنندگان رژيم براي منافع شخصي شان آمده بودند ساعت سه بعد از ظهر اين مسئله پر واضح بود که حکومت چه تعداد از جيره خوارانش را با اتوبوس به تظاهرات آورده بود در تمام خيابانهاي فرعي اتوبوسهاي آماده براي بردن بسيجيها پارک شده بود بيچاره ها تازه برايشان ناهار آورده بودند مثل قحطي زده ها با چه ولعي مي خوردند . صف کيک و سانديسشان که ديدني بود جنگي بود از يک طرف حيدر حيدر مي گفتند از طرفي عکسها را زير پا انداخته و جنگ سانديس داشتند, افرادي که با نايلونهاي بزرگ پر از کيک و سانديس به خانه بر مي گشتند گوياي همه چيز بود. در فيلمي که ديروز گرفتم به خوبي بيانگر اين موضع است که چه جدالي است در صفوف کيک و سانديس, اين فقط يکي از ايستگاههاي صلواتي کيک و سانديس بود. راستي در ثانيه بیست فیلم به وضوح لگدمال شدن عکس خميني را مي بينيد اين عکس همان کسي است که برايش آن همه جنجال و هياهو به پا کردند.



واقعا باعث تاسفِ حکومتي که قرارِ مشروعيتِ خودش رو از اين راه با کيک و سانديس به دست بيارِ......حکومتی که با ریا و تزویر حکمرانی کند یقین بداند افرادی که پشت سر چنین حکومتی می ایستند جملگی از ریاکارانند. به جرات عرض مي کنم فقط ده درصد از روي حماقت يا براي وقت گزراندن به تظاهرات آمده بودند بيش از سي درصد لباس شخصيها بودند و باقي همه مواجب بگيران و ........... يعني هر آنکس که منافعي در اين بين دارد ........ سبزها هم که سرگردان در حرکت بودند اين را بايد بررسي کرد چرا جنبش سبز ديروز حرکت محکم و کوبنده اي نداشت ....... زمانيکه از حرکت سبز در ميدان صادقيه با خبر شدم خيلي دير شده بود و آنقدر از راه رفتن زياد و طي کردن چندين بار مسير انقلاب تا فردوسي و يا اینکه تا آزادي خسته بودم که تاب و توان راه رفتن نداشتم .
قدرت سبزها هنوز روشن و واضح بود نيروهاي نقابدار و چماقدارها از صبح زود تا شب همچنان حقير و خسته ايستاده بودند و از ترس قادر به ترک چهارراهها و ميادين شهر نبودند
شايد بهتر بود که در چنين روزي سبزها نمايش قدرت نداشته باشند و تجربه اي باشد براي حرکتهاي بعدي
» ادامه مطلب