Pronunciation

0 comments
متنی درباره لهجه انگلیسی زبانها در نقاط مختلف دنیا از زبان یک مدرس انگلیسی که طی این مدت برگردان کردم .........

از دیدگاه خودم باید بسیار مفید باشه بر ای افرادی که در زمان دیدن فیلم , اخبار و....دچار سردر گمی شده و خسته می شوند و زود از یادگیری دست می شکند



اگر شما یک انگلیسی زبان نیستید اصلاح و بهبود انگلیسی شما یکی از بهترین و مفیدترین کارهائی است که می توانید انجام دهید . مشاغل زیادی در سراسر دنیا وجود دارد جائی که انگلیسی نه تنها مفید و کاربردی بلکه ضروریست.

اگر در کشوری زندگی می کنید که انگلیسی بصورت عمومی صحبت می شود اما زبان بومی آنجا نیست خوب شما لهجه ای خواهید داشت که برای افراد بومی کشورهای انگلیسی زبان براحتی قابل تشخیص است بعنوان مثال اگر شما در هند , پاکستان, بنگلادش, چین, مصر سنگاپور, مالزی, نیجریه و .... زندگی می کنید لهجه تان برای مردم در انگلستان, آمریکا, کانادا و ..... خفیف یا واقعا غیر قابل درک است. این به نفع شماست که به افراد بومی کشورهای غربی گوش کنید و برای پیروی از لهجه آنها تلاش کنید.

ایستگاههای رادیو تلویزیونی آمریکا اغلب از افراد کانادائی بعنوان اخبارگو و گوینده بهره می گیرند به این دلیل, که لهجه کانادائی گرایش بیشتری دارد به این که عملا برای هر کسی روان تر و قابل درک تر است. لهجه های آمریکائی بیانگر این هستند که بصورت منطقه ای از یکدیگر متمایزند

یک کلمه در لهجه های مختلف

زمانیکه تقلید از گویندگان بومی انگلیسی با ملاحظه از افرادی باشد که در نیوزلند ( آنها اصوات را بریده ادا می کنند ) , استرالیا ( انگلیسی آنها مملو از لهجه لندنی عامیانه بی کلاس است " "Fetch us a coldie, luv ) , آفریقای جنوبی ( هلندی با چاشنی انگلیسی ), جنوب آمریکا ( بسیار کشیده ) , ایالات غربی آمریکا ( کارولینا شمالی , تنسی بطور خاصی لهجه بسیار کشیده ای دارند که گاهی برای دیگران نامفهوم است ) , نیوفاندلند ( لهجه بسیار سخت , کلمات متفاوت ).

کشیده ادا کردن یک روش صحبت کردن است که کلمه را بیرون می کشد, اصوات را تغئیر می دهد.برای مثال oil به ahl five , می شود faaav و nine به nan

در اینجا مواردی وجود دارند که من در طول سالها در کشورهای مختلف درباره لهجه انگلیسی کسب کرده ام.

آمریکا

یکبار از کانادا به سمت مکزیک با ماشین مسافرت کردم که با یک خانم مودب و بسیار زیبای فرانسوی که انگلیسی را با لهجه ملیح فرانسوی صحبت می کرد همراه شدم. ما دالاس, تگزاس توقف کردیم و به یک فروشگاه بزرگ رفتیم. فروشگاههای آمرکائی بطورخاصی بزرگ اند و واقعا همه چیز می فروشند.

دوست من به سمت صندوقدار رفت و گفت :

Excuse me, do you sell bread here?

صندوقدار آمریکائی که به نظر گیج شده بود گفت:

I'm sorry, I didn't understand what you said.

خانم فرانسوی متوجه پاسخ آمریکائی نشد.

من باید پرسش رو با لهجه کانادائی خودم که یک تگزاسی می فهمید بیان می کردم و جواب رو به اون خانم فرانسوی می گفتم. هر دوی اونا حرفای من رو می فهمیدند اما هیچ کدوم حرف یکدیگر رو نمی فهمیدند.

البته اون خانم فرانسوی از آمریکائی گنگی که نتونست انگلیسی عالی او را بفهمد عصبانی شده بود , اما حقیقت امر این بود که لهجه اش برای اون خانم که برای زمان طولانی به شیوه مرسوم صحبت گاوچرانها در این ناحیه از آمریکا عادت کرده بود نامفهوم بود. بعنوان نمونه هیچ کس نمی گویدhello اون همیشه میشه"Hi y'all, how ya doin'? و یا goodbye میشه

Bye now, y'all have a good day, now!

انگلستان

اگرچه انگلیس ریشه زبان انگلیسی است, یک رقم شگفت آور از انگلیسیهائی وجود دارند که انگلیسی را به طرز نامفهومی صحبت می کنند. بیش از صد لهجه ناحیه ای وجود دارد برای گوش من بریستول بدترین است. یکبار با یک جوان از بریستول کار می کردم و اون سخترین تجربه من بود. لهجه اش بسیار سخت و غنی بود بطوریکه همیشه از او میخواستم تا آرامتر تکرار کند.
همینطور با یک راننده کامیون که من رو می رسوند همراه شدم حتی نیمی از حرفهاش رو نمی فهمیدم.در مرز ولز هم با یک پیرمرد که هرگز تا بحال بیشتر از پنج مایل از روستا بیرون نیموده ملاقات کردم , با اینکه قبلا با اون بیشتر از یک ساعت همنشین نشده بودم شروع کردم به درک لهجه عجیب و غریبش.

نیوزلند

در نیوزلند اصوات کوتاه جایگزین می شوند fish <= fesh , chips <=chups , trip <= trup , fish and chips=> fesh and chups

اسکاتلند

اسکاتلند برای گوشهای من جالبترین لهجه را دارد, عاشق شنیدن صحبتهای یک اسکاتلندی هستم. از دیدن برنامه های تلویزیونی اسکاتلندی لذت می برم. وقتی که نوجوان بودم برای مدت کوتاهی آنجا زندگی می کردم, و از زبان آنها خیلی لذت می بردم.

در کانادا برخی افراد می گویند Are you going shopping today?

در اسکاتلند تبدیل می شود به Are ye no goin' tae the shops today, lad?

و با یک تن صدای آهنگین تلفظ می شود.

اما داشتن یک اسکاتلندی بعنوان یک معلم انگلیسی احتمالا ایده خوبی نیست مگر اینکه تن لهجه اش را پائین بیاورد.

تنسی

زمانیکه در یکی از سالها از تورنتو به سمت نیواورلان رانندگی میکردم مقابل یک پمپ بنزین تنسی توقف کردم که مرد جوان گفت : chuck yer ahl و من هیچ نظری نداشتم اون داشت می گفتCheck your oil?

استرالیا

برای مدت هشت سال آنجا زندگی کردم. وقتی من و همسرم یک آپارتمان در بریسبن اجاره کردیم نماینده آژانس گفت

You'll find it convenient living here, it's right near the hile in roid

من پرسیدم Near the what ?

خانم نماینده جواب داد The hile in roid

ما متوجه منظورش نشدیم

پند روز ما تصمیم گرفتیم تا با اتوبوس به مرکز شهر بریم , راستش شهرهای استرالیا جائی تحت عنوان downtown ندارند بلکه آنها cbd دارند Central Business District

ما از ساختمان آپارتمان خارج شدیم و از خیابان به سمت ایستگاه اتوبوس رد شدیم . آنجا یک نیمکت بود و یک پایه فلزی که بالای اون یک تابلو به شکل پرچم بود با تصویری از یک اتوبوس و مردی که در حال دست تکان دادن بود تابلو به Hail and Ride شناخته می شد به عبارت دیگر برای اتوبس وقتی که رسید دست تکان دهید وگرنه توقف نخواهد کرد. لهجه نماینده آژانس از Hail and Ride به hile in roid که برای غیر استرالیائیها غیر قابل فهم بود در آمده بود.

استرالیا یکی از مستعمره های منزوی انگلستان بوده است و در ابتدا توسط زندانیان و نگهبانان آنها سکنی گرفته شد که یک مجمعوعه از لغات کاملا بی شباهت به انگلیسی بریتانیا و آمریکائی دارد. صدها کلمه منحصر به فرد همانند

"chunder" (to vomit), "chook" (chicken), "Strine" (contraction of "Australian" language), "barbie" (BBQ or barbecue), "tinnie" (light metal boat), "seppos" (city dwellers, having septic tanks), "dunnie" (outdoor toilet), "prezzie" (present), "togs" (swimsuit, bathing suit),

و....... در زبان آنها وجود دارد. در استرالیائی کلمه wood وجود ندارد اما کلمه timber به فراوانی یافت می شود مانند timber dining table , هیچ کس چیزی مانند friend ندارد بلکه هرکسmate دارد و اینکه هیچ چیز بعنوان elevator ندارند اما کلمه lift فراوان است.

کلمات draw , drawer هر دو drore تلفظ می شوند, این بدین معناست که شما ممکن است اغلب کلمات غلط و اشتباهی را مشاهده کنید که در زمان تبلیغات استفاده شده است, مانند bed with 3 draw beside stand .

Sought بصورت sort تلفظ مشود بنابراین شما تبلیغات بنگاههای ملکی بسیاری برایsort after location را خواهید دید.

اپوستروف اس ' اغلب در نقاط اشتباهی بکار برده میشود مانند

mos't Australian's have no i'dea w'hat to do with th'em.

روزانه تعدادی کلمات بومی هم به انگلیسی استرالیائی داخل می شوند مانند woop woop یعنی the middle of nowhere همینطور beyond the black stump . در ایالت کوئینزلند beer به صورت XXXX هجی و four ex تلفظ می شود, این یکی از پرطرفدارترین مارکهای آبجو است که در بریسبن تولید می شود.

تایلند

از اینکه تا بحال مستعمره قدرتهای بزرگ نبوده مغرور است هرچند توسط ژاپنیها در طول جنگ جهانی دوم اشغال شد. این ضررهای واضحی دارد که زیربنای ساختاری آنها نزدیک به استانداردهای جهانی نیست دولتها ضعیفتر نشان داده و انگلیسی آنها کمی نامتجانس است.

تعدادی از عبارات معمول شنیده شده

"Same same but diffrin" - similar

"VDO" - video

"check bin" - restaurant check / bill

"You!" - hello

"Is wrong way!" (usually shouted by a tuk-tuk driver at you) - it's a long way

"flea sigh" - free size, one size fits everybody (unless you are not Thai)

"lie" - can be any of: right, rice, light, lie, like, lice, life, ripe, rhyme, line, ride, rite, rife, rise, wry, lime, rye; they are all pronounced "lie"

شخصا به این نتیجه رسیده ام که یادگیری یک زبان سرگرم کننده و لذت بخش است. هریک ویژگیهای عجیب و غریب خودش را دارد. و همه اینها زمان زیادی تا استاد شدن نیاز دارد.

انگلیسی یکی از سخت ترین زبانهای دنیاست بخشی بخاطر اینکه محصولی است از پانزده زبان دیگر که در آن ادغام شده اند و این نتیجه تاخت و تازها و مستعمره هاست و بخشی دیگر به سبب این است که جهان مکانی وسیع و زبانها در حال تغئیراند.

موفق باشید

Doug Anderson

منبع سایت

Learn-Faster
» ادامه مطلب

Nightmare

0 comments
هوای گرم این شبها دیگه حتی مجالی برای یک خواب راحت نگذاشته فکر میکنم این شبها هم به شکل دیکتاتوری قرار تا خواب از چشمای من و همراهانم بگیره سر دردی که دیگه حتی بعد ار اون شرابای تلخ و زهرماری هم نیست مثل خوره افتاده توی همه وجودم ولی کی خیالی داره
تنها همراه این شبها صدای چند شغال بزدل (نکته رابطه بز وشغال) وچند تا سگ که تا صبح عو عو و وق وق میکنن خوب صدای پنکه و رادیو راه شب گاهی تو صدای خفه شده این درندگان بیشتر بگوش میاد و این سکوت رو می شکنه . چه سکوت دوست داشتنی داره این شبهای تابستان , بر خلاف کویر که شبهای خنک و مطبوعی داره هوای اینجا آنچنان شرجی که خواب رو تبدیل به کابوس میکنه , یاد شبهای خنک و پر ستاره کویر بخیر از گفتن اسم شب کویر یاد دکتر علی شریعتی هم توی ذهنم و اون درس دوران دبیرستان تداعی میشه هر چند خط سیر فکری متفاوتی داریم اما الحق که خوب کویر رو توصیف میکنه.
سردرد مثل زالو چسبیده به نقاط گیجگاهی و قصد نداره امشب خواب رو به کامم کنه ولی گمان می برم باید طی این مدت این موضوع دستگیرش شده باشه که به غیر از یک چائی سرخ شرابی هیچ زمانی دوست ندارم سراغ هیچ داروی شیمیائی برم.
از تنبلی و گرمای مزید بر علت حتی حس و حال برگردان اون متنهای جدیدی که برای اینجا در نظر گرفته بودم رو هم ندارم.
از همه بگذریم امروز یک فیلم رو برای بار چندم نشستم دیدم واقعا یک فیلم پر از احساس و همراه با درسهائی از زندگی که قبل از همه به یادت میاره که چه دنیای کوچیکی داریم و چطور وجود خودمون رو مسخّر کارهای بیهوده کردیم واینکه زمان به شکلی همه چیز رو نشون میده و.............هزار تا از این نکات خوب و مثبت , اما نکته جالب دیگه ای که توی فیلم بود حضور مهاجرین و تقابل و تعامل اونها با هم و آمریکائیها و همینطور حضور یک خانواده ایرانی و صدای خواننده زن که در زمینه و انتهای فیلم صدای سوزناکش فیلم رو احساسی تر می کنه

Sandra Bullock, Don Cheadle, Brendan Fraser, Ryan Phillippe, Larenz Tate, Thandie Newton, Matt Dillon, and Nona Gaye star in the ensemble drama, “Crash,” written and directed by Paul Haggis. Set for release in theaters on May 6, 2005, “Crash” follows an ethnically diverse group of Los Angeles citizens, including a Persian store owner, a Mexican locksmith, an upper-class housewife, and a middle-aged Korean couple, and examines the complexities of racial tolerance when these individuals lives collide.

امیدوارم این فیلم رو تا بحال از دست نداده باشید
Crash_(2004_film)

اما هیچ فیلمی برای من دردناکتر از فیلم تیراندازی به مردم نبود
» ادامه مطلب

Adolf Hitler

0 comments

این پست رو اختصاص دادم به برگردان کوتاهی از یک سایت در مورد دیکتاتور بزرگ قرن بیستم آدولف هیتلر .هدف تنها ایجاد پیش زمینه برای پستهای بعدی در همین مورد است

همه ما تقریبا می دانیم که یکی از کاملترین هم ردیفهای حکومت دیکتاتوری نام هیتلر است . حتی پس از سالهای زیادی که از مرگ او می گذرد نام او بعنوان یک دیکتاتور بخوبی در خاطر همه مانده. هیتلر اساسا یک آلمانی و رئیس گروه سوسیالیسم ملی گرا بود
آدولف هیتلر در بیستم آوریل 1889 در شهری کوچک در کشور اتریش متولد شد . او از یک خانواده فقیر بود . بسیاری از رویاهایش بعلت همین فقر همچنان رویا باقی ماند
نام هیتلر در تاریخ آلمان وهمانطور در تاریخ جهان فراموش ناشدنیست . در طول جنگ جهانی اول به ارتش آلمان پیوست او حتی امتیازات و پاداشهائی را نیز به خاطر شجاعتش دریافت کرد. اما زمانیکه او از اخبار شکست آلمانها در جنگ با خبر شد بشدتَ ناراحت شد و برای همه آلمانها احساس شرمندگی می کرد
درست بعد از این واقعه او تصمیم گرفت تا به یکی از فعالین سیاسی کشورش درآید . او به یکی از اعضای حزب کارگری آلمانها در آمد ودر آوریل 1920 نام این حزب به حزب نازی تغئیر کرد هیتلر کم کم توانست تمام کنترل حزب نازی را در اختیار بگیرد بطوری که موفق به حذف بنیانگزاران حزب شد
بواسطه همین حزب سرانجام هیتلر دولت استبدادی آلمان را تشکیل داد و در سال 1933 هیتلر صدراعظم آلمان شد . در سال 1934 او موفق به گرفتن هر دو کرسی صدر اعظمی و ریاست جمهوری شد .
هیتلر پیرو و طرفدار ناسیونالیسم بود . او برای بالا بردن و شهرت بخشیدن نام آلمان هر کاری را انجام داد در حقیقت او به قدرت و خشونت معتقد بود
او قصد داشت تا یک ملت بسیار قوی از آلمان ایجاد کند بدین سبب تعلیمات نظامی را برای همه اجباری کرد
هیتلر در سپتامبر 1939به لهستان حمله کرد انگلیس و فرانسه در برابر این حرکت به آلمان هشدار دادند . اما آلمان به این موضوع هیچ اهمیتی نداد به همین خاطر جنگ جهانی دوم آغاز شد .
آلمان به همراه ایتالیا و ژاپن یک گروه به نام محور قدرت تشکیل دادند آنها بخش عمده جنگ جهانی دوم بودند در سمت دیگر انگلیس و فرانسه قرار داشتند این دو کشور به نام متفقین شناخته می شدند محورقدرت و متفقین دشمنان اصلی در طول جنگ بودند
در دوران جنگ هیتلر کشورهای زیادی را به اشغال و تصرف کرد این لیست شامل کشورهای لهستان , دانمارک , نروژ , هلند ,بلژیک و.... بود
اما زمانیکه هیتلر احساس کرد آلمان در حال شکست است دست به خودکشی زد بعد از مرگش در 8 می آلمان تسلیم شد از این رو جنگ جهانی به پایان رسید
لپ کلام آنکه هیتلر یک مرد واقعا مقتدر بود او هر کاری که میخواست انجام داد و هرگز به هیچ کس اهمیت نداد او یک دیکتاتور واقعی بود

(AXIS POWER)
(ALLIES)

P.s
با اتفاقاتی که در فاصله این پست و پست قبلی افتاد واقعا دپرس شدم گاهی هیجان بیجا گاهی هم پر از اندوه تمام اینها دست به دست هم داد تا حداقل یک درس رو خراب کنم حالم هنوز نرمال نیست سعی میکنم تا زودتر بحالت عادی برگردم
همه ما به این موضوع وافقیم که چرا یک شخص به دروغ پناه میبره از حقیقت فرار میکنه وسعی در نابودی کوچکترین منتقدی داره و به قول خودش قصد داره تا هر گونه اعتراضی رو توی نطفه خفه کنه
میخوام همه هدفم رو بزارم روی این موضوع که واقعا آیا عدالتی هست؟ آیا خدائی هست که عدالتی باشد؟ آیا عدالت همان تکه گمشده پازل زندگی همه ما در طول تاریخ نیست؟ عدالت اگر هست چگونه و به چه صورت است؟.... یا
بگذارید قبل از همه تاریخ را با هم مرور کنیم تا به نتیجه مطلوب تری برسیم پس تا پست و پستهای بعدی و برگهائی دیگر از تاریخ
» ادامه مطلب

Cheat

0 comments

.
یک نفس عمیق توی این لحظه از هر چیزی واجب تر، امروز هر طور که بود از مرز اولین امتحان با خیال راحت گذشتم البته هر چی در طول امتحان تلاش کردم حداقل یک دونه ، فقط یه دونه تقلب بزنم اصلا راه نداد یعنی اینکه نشد
حالا از همه مهمتر این بود که تونستم از شر نحس ترین درس که همش پر از کذب و شبیه به یک مخ شورخونه راحت بشم واقعا کتاب از این بی محتواتر و منفی تر نبود ، شده بود خاری به چشم من فلک زده ، هر کاری میکردم موقع خوندن بیخیال دروغای این عمله های جهل بشم فایده نداشت به هر زوری که بود بالآخره تا صبح نشستم تمومش کردم.... آخ که الآن چه احساس آرامشی دارم اصلا انگار نه انگار که دیشب تا صبح نخوابیدم
واقعا توی کله این دانشجوها چه اراجیفی رو به زور میخوان فرو کنند
ولی از همه مهمتر ترم قبلی بود اینکه چجوری و با چه شانسی واحد پیش این درس رو که چرند تر از این یکی بود پاس کردم اون ترم از شانس قبل از امتحان داشتم زاغ سیا خانمی رو که کنار دستم روی صندلی بغلی نشسته بود میزدم یک خانم سفید پوست چادری شدیدا محجبه از اون خوشکلاش همچین یک کم توپلی خلاصه تو حال خودمون بودیم داشتیم زار نخوندن میزدیم که یه هو چشمم افتاد به برگ خانم برق از همه جای من پرید کد درس حاج خانم با من یکی بود گفتم جل الخالق بخت و اقبال در خونمون رو زد گفتم این خانم با اون حجابش حتما فقه و اسلام رو از بر ...زدیم به طلا
یه ندا دادم ..!! گفت چیه ؟؟ گفتم مثل اینکه هر دومون یک درس امتحان داریم فوری گفت خوب که چی ؟ تقلب!!! گفتم پس چی ! خوب آدمیزاد کجا میخواد بدرد هم نوعش بخور ؟ انگاری زده باشه تو ذوق ما یک نگاهی کرد !!!!, ,,,,,, ولی آرایشی داشت خانم ,,,,,
جاده خاکی نریم !!!!.......خانم بعد یک کم مکث گفت : من با دو تا بچه (یعنی چی؟.......بیسواد یعنی حواست رو جمع کن من .....) از صبح تا شب درس میخونم و شبا خواب ندارم خوب شما هم بخون شما که بیکاری
بیچاره از این چهره بیبی فیس من فکر کرد چند سالم باشه...... گفتم بابا میخوره چند سالم باشه ؟ اندی سال سن دارم خرج یک خونواده رو به دوش می کشم
اینا رو که گفتم یک دفعه برگه های سئوال رو دادن امتحان شروع شد. تقریبا بیخیال شده بودم ........آقا چشت روشن ! خانم وسط امتحان برگش رو گرفت سمت من ....منم نامردی نکردم حق کپی پیست رو تا جائی که تونستم به جا آوردم....وسط چیت کردن گفت همه رو زدی ؟؟؟ منم با پرروئی تموم گفتم بچرخون اون صفحه مونده
خلاصه دمت گرم خانم خوشکله !!! ولی بعد اون امتحان دیگه ندیدمش حداقل حق محبتش رو به جا بیارم ازش تشکر درست درمون کنم کنم

حالا یک تنفس دیگه تا امتحان بعدی که به خیر بگذره





» ادامه مطلب

Mental disturbance

0 comments
بطور صریح و واضح نمیدونم این آشفتگی فکری از کجا اومده و تمام وجودم رو دقیقا در همین چند روز مونده به امتحانات گرفته طوریکه اصلا تمرکزم رو برای مطالعه واقعا از دست رفته میبینم هر کاری که می کنم تا یک کم بخودم بیام و بفهمم که بابا بیست واحد منتظرن تا هر طور شده اونم حتما با نمره عالی پاس کنم فایده نداره همین که چشمم به اولین کتاب ضخیم با اون متون انگلیسی پر از لغت می افته یکهو وا میدم نمیدونم اصلا چه فایده داره توی این چند شب باقی مونده چهارتا صفحه اضافه بخونم

بهر حال این دلهره همش با منه مثل آدمای تنبل درمونده شدم هر چی میخوام از این نت یک مدت خلاص بشم شدنی نیست دیگه دارم کلافه میشم امیدوارم به روز من نیفتی این گوشی رو که نمیشه کاریش کرد اگه خاموشش کنم که هر چی تا بحالم ریسیدم طی این چند هفته پنبه میشه اگر هم روشن باشه که همه توقع دارن برداری حالا موندم این وسط کاسه چه کنم ؟ چه کنم ؟ گرفتم دستم

حداقل یک کم درس عبرت بگیر تا مثل من همه چیز رو به دقیقه آخر موکول نکنی اینا همش از عواقب تنبلی و بی برنامه بودنه یعنی همون قاطی کردن همه چی با هم کار؛ درس و زندگی.......
عاقبتش میشه این آش شعله قلم کار از همه چی مونده
امیدوارم با این حرفا حداقل یک کم از ته دلم خالی شده باشه

نمیخواستم دیگه انگشت تو سیاست کنم اما این مناظره دیشب واقعا خیلی حرفارو روشن کرد و برای من تحریمی ثابت شد که همه اونائی که افتادن دنبال یک آقائی و همش بد از بدتر میکنن همچین انتخاب درست و حسابی نداشتند حداقل برای من یکی که روشن بود

برای قضاوت بی طرفانه حتما لینک زیر رو از دست ندین

پانزده نكته در مورد مناظره ميرحسين موسوي و محمود احمدي نژاد

کاش توی امتحانات موفق بشم و هر چی زودتر بیام اینجا برای شروع بهتر دیگه دارم از وضع موجود خسته میشم (خودمونیم اینطوریشم یک حال دیگه ای داره مثل اینکه بدجور عادت کردم

» ادامه مطلب

Favor

0 comments

ساعتها , روزها, هفته ها و شاید ماهها و سالها با خودت در حال جنگ و ستیزی که هر طور شده دیگه به این اوتوپیای لعنتی اعتیادآور بر نگردی ... شدنی نیست , چرا ؟ خوب از اونجائی که معلومه این تب سیاه مشق نویسی و خالی کردن درون فقط گریبان این بیمار نت زده رو نگرفته بلکه از خرد و کلان هر کسی که با این مقوله آشنا شده دیگه نتونسته ازش جدا بشه یا بقولی دل بکنه

اولین بار یادم نیست ولی خیلی کوتاه بود . هر چی که تلاش میکردم بیشتر ادامه بدم کمتر دل و دماغش بود اما خبر نداشتم هر چه میگذره گرفتارتر میشم و دیگه حتی تا جائی پیش میره که دل کندن ازش اونقدر سخت میشه که نیمه شب هم می افتی تو خیابون دنبال یک راهی برای اتصال به این اوتوپیا
اومدم اینجا همه هدفم شده کمک به سیستم تبادل افکار مثبت و فرار از اون همه تفکرات منفی جنگ با درون که نه بلکه جنگ با بزرگان و دیکتاتوران عهد هجری نوظهور دیگه دوست ندارم وارد این سیستم بشم و بیشتر مایلم تا ابنجا تبادل فکری مثبت و علمی داشته باشم

خوب مثل اینکه این تب امتحانات غالب و باید رفت




» ادامه مطلب