F u c k

0 comments
Dear Lord!! I'm gonna blame you, You and your followers bother me, Damned you


God!! tonight i fall in love with you though i wanna fuck you .... Please honey

who's drunk who's frank....
» ادامه مطلب

In heaven

0 comments
As Eve had that apple, God condemned them to leave the heaven to the earth .....

Eve: Oh honey, I'm so sorry, I swear it wasn't my fault....
Adam: Shut the fuck up you fucking bitch.....

Now we are alone just you and me ....  It's our heaven
» ادامه مطلب

ضعیف

0 comments
هر چقدر که ضعیف تر باشی محیط میل بیشتری به خوار کردنت دارد، همه می کوشند تا راه سوء استفاده را باز کنند، از اعتیاد گرفته تا تجاوز، هر کس به نوعی بدنبال راهی می گردد تا تو را خمود و نابود کند
بیچاره آن دختر زشتی که فقر را هم برچسب خورده، کارش سخت تر از ان است که فکرش را بکند، از شدت ضعف به هر دستاویزی چنگ می اندازد اما به جزء یک فاسد سودجو هیچ کس دیگر پشت این نقابها نیست
حال تو زشت باشی اما دارا، هر کس از راه می رسد از پر و بالت رنگ و لعابی از کلمات می سازد که آن سرش ناپیداست

چه دنیای بی رحمیست؛ هر کس از دیگری می خواهد پلی بسازد برای رسیدن به آمال و آرزوهایش
وای به روزی که از ضعیفان باشی
قیصر پاشنه هات رو بکش و حرکت کن، هیچ کس به اندازه ای که تو فکر می کنی نیست

توانا بود هر که دارا بود

» ادامه مطلب

خمار

0 comments
دیشب آنقدر خودکشی کردم که خمار زندگی شدم

همه خوشیهایم را به باد سپردم امروز تنها همدمم می و پیمانه است
» ادامه مطلب

پر پر

0 comments
دیروز که آمدی چنان در آسمان هم پر و بال گشودیم، که هیچ کس جز من این احساس آسمانی را درک نمی کرد، تو اوج می گرفتی و من به تماشایت نشستم
امروز که از کنارم رفته ای، این منم که پر پر شدن خودم را تماشا می کنم

» ادامه مطلب

بوی سیگار

0 comments
مدتی است که هر شب پشت پنجره بوی سیگار می آید بعد صدای هق هق که می خواند: بیا بریم تا می خوریم، شراب مُلک ری خوریم، حالا نخوریم کی بخوریم.... و دور می شود، تو می دانی کیست؟

» ادامه مطلب

پا

0 comments
تمام عمر تنها بودم، میان این همه انسان همیشه احساس تنهائی با من بود، همیشه سعی کردم رو پای خودم بایستم، اما نمی دانی این روزها آنقدر تنها شده ام که حتی پائی ندارم که روی آن ایستادگی کنم
تنها مرگ است که قصد تنها گذاشتنم را ندارد

» ادامه مطلب

قاعده بازی

0 comments
تنها که شدی از فشار روحی و عصبی نمی دانی به کی و کجا پناه ببری، با هر کاری که بتوانی خودت را مشغول می کنی
گاهی شیطنت می کنی یک پُکی هم به سیگار می زنی لبی تر می کنی مشروبی می خوری
با یک کام از سیگار سرگیجه می گیری احساس بدی نیست، مشروب که می خوری با همان پیک اول بدنت مور مور می کند احساس خوبیست، بشاشی و خوشحال، طوریکه غمی نمانده
اما کم کم سرو کله یک غریبه پیدا می شود با اولین نگاه گرفتارش می شوی مانند آن است که از تنهائی تو آگاهی داشته، آن زمان که دل بستی آرام آرام تو را به حال خودت رها می کند، طرد می شوی.... غرورت شکسته، احساس می کنی از تو سوء استفاده شده،آن قدر باور این موضوع برایت سخت است که از درون فرو می ریزی
از اینجا به بعد سیگار خوراک ریه هایت می شود بدتر از آن اینکه هر چه افیون و مخدر می بینی می خواهی امتحان کنی تا این درد بزرگ را از مغزت پاک کنی هر شب الکل می خوری..... هیچ چیز آرامت نمی کند
یک غریبه وارد زندگی ات شده و آرامشت را با خودش برده
شاید به خودکشی و خود آزاری روی آوری  گاهی دیگر آزاری می کنی 
هیچ چیز التیام بخش این زخم نیست، تو ممکن نیست آرام شوی مگر آنکه ذهنت را به خلسه ببری تا از این نکبت خلاص شود زیرا که اثرش برای همیشه باقی خواهد ماند
کسی که خود آرامش ندارد از تنهائی دیگران به نفع خودش استفاده می کند شاید این کار را ناخواسته انجام می دهد اما یقینا او پیش از تو زیر تازیانه دیگر آزاری قرار گرفته است و ناخودآگاه این را به تو انتقال می دهد او نیز برای فرار از این درد این کار را می کند
هیچ قربانی بهتر از شخصی نیست که احساس تنهائی می کند
مراقب آنهائی باش که در دلدادگی شکست خورده اند





» ادامه مطلب

خلا

0 comments
تو رفتی و من ماندم تنها با یک دنیا بغض، یک دنیا پریشانی
من ماندم و خلا نبودنت
کاش از لحظه اول به هم گره نخورده بود
با ناگفته ها چه کنم

قوانین بی رحمانه ای دارد دنیا

» ادامه مطلب

خیانت

0 comments
خیانت تنها بهانه ایست مانند دوست داشتن تا یکدیگر را به بند بکشیم 

کسی که خودش تمایل به خوابیدن با بیش از یک معشوق را دارد چه اصراریست که او را از این میل باطنیش منصرف کنی
بگذار تا وجودش ارضاء شود پیش از آنکه از همه اینها یک عقده بزرگ باقی بماند
تو نامش را هر چه دوست داری بگذار، فاحشه یا جنده هیچ فرقی نمی کند



» ادامه مطلب

زخم

0 comments
کارد که به استخوان رسید دیگر فرقی نمی کند در آوردن یا ماندنش، بگذار بماند جای زخمش دردناکتر است

هر آنچه که از دوست رسد نیکوست 
اگه مثل دشمنت هم که باشه زیاد فرقی نمی کنه، تو ورژن جدیدش دیگه هر آنچه که از دشمن هم برسد نیکوتر است



» ادامه مطلب

قربانی

0 comments
قربانی که شدی دیگر فرقی نمی کند که سرت را بریده باشند یا دل از تو
هر چقدر هم سعی کنی که با دست جلوی خونریزی را بگیری نمی شود که نمی شود
آخر جای زخم کاریش می ماند و یک عمر گریبانت را رها نمی کند
بغض می شود گلویت را می فشارد

یاد بوف کور می افتم، مردک بیچاره پارانویا گرفته بود
اساسا فضای سورئالیستی همان پارانویاست
» ادامه مطلب

بازنده

0 comments
دل که باختم همه اش کودکانه بود می دانستم آخر قصه بازنده منم
اینبار احمقانه شده تا بینهایت خواهم کشید، نه، این سیگار را نمی گویم، این حس زمخت را که مثل بختک افتاده روی قلبم و راه نفسم را بسته
ببین تا کجا آمده ایم که مرگ هم درهایش را به رویم بسته
توان ماندنم نیست، پای رفتن هم ندارم
» ادامه مطلب

پرواز

0 comments
آنقدر در هوای تو پر کشیدم و اوج گرفتم که وقت زمین خوردن صدای شکستنم را نشنیدم
همه احساسم خرد شد تکه تکه شدم

نقطه مقابلمان اینجاست خنده هایت

» ادامه مطلب

خود آزار

0 comments
خود آزاری که به بی نهایت می رسد تو از درون فرو ریخته ای، دیگر راهی باقی نمانده است، حتی مرگ هم چیزی برایت ندارد
از درون طغیان می کنی و خود ویرانگری آغاز می کنی
درد تنهائی تو را مانند خوره رها نمی کند، دیگر تکه هایت که کنار هم چسبیده اند مانند قبل نخواهند شد

پیاده شو رفیق اینجا آخرین ایستگاه است
» ادامه مطلب