همبستگی

امروز صبح خارج شدن از خانه مثل روزهای قبل نیست. برای رفتن به کلاس کمی تعلل می کنم. فردای حمله تروریستی برلین بیرون رفتن با ریشهای بلند و موهای مشکی حتما تصویر جالبی برای چشم آبیها نیست. گاهی باید از نگاههای معنی دار آنها تووی مترو و اتوبوس فرار کرد، اینجا هم هستند عده ای که آدمها رو از روی ظاهر آنها قضاوت کنند. ماه رمضان وقتی کارلا ازم پرسید روزه ای، مثل اینکه دیگه برام عادی شده باشه سریع گفتم ''نه، خب اعتقادی به اسلام و دین ندارم.'' از جوابم کمی جا خورد. شاید براش عحیب بود.
حتما ما برای آنها موجودات عجیب و غریبی هستیم، دیگه دارم به این باور می رسم، به هر حال ما هم احساس بهتری نمی توانیم داشته باشیم.
گاهی باید به چشم آبیها حق داد بابت آدمهای تندروئی که این مدت تووی کمپ پناهندگی و جاهای مختلف دیدم، همیشه هم برام این موضوع پیچیده باقی مانده که چرا آدمهائی با عقاید تند و دگم با این همه سختی و دردسر به یک سرزمین مدرن فرار می کنند. چرا به ایادی اسلام سری نمی زنند. میزان خودخواهی و متوقع بودن این گروه اصلا قابل تصور نیست.
احتمالا اشتباه فکر کرده بودم، بر عکس بعضی روزها امروز حتی خبری از آن نگاههای معنادار هم نیست. شاید تقصیر خود ماست دو اجتماع با پیشینه فرهنگی متفاوت، که یکدیگر را به خوبی نمی شناسند و حاضر نیستند در این زمینه گامی بردارند، جامعه میزبان و میهمان، هر کدام نسبت به دیگری احساس برتری خاصی می کند. حتما این وظیفه ماست که خود را به هم معرفی کنیم. بارها و شاید هر روز شاهد تصویر غلطی هستم که دیگر ملیتها نسبت به ایران دارند با شناختی اندک از ایران حرف می زنند. دولتمردان جنگ طلب ایران به عنوان نماینده ای از کل مردم ایران به دنیا معرفی شده اند. عده ای دیوانه، در این میان گروهی از جامعه عرب به دشمنی ایران با اسرائیل و غرب افتخار می کنند و گروهی دیگر حتی آسیائیهای چشم بادامی از ایران یک تصویر عجیب و غریب با زنان برقع پوش ارائه می کنند.
گاهی درمانده می شوم از این همه توضیح و شرح مفصلات تکراری سرزمینی که مردمش با حکامش تفاوت دارند.
این هم قصه ما مردمان دنیاست که یکدیگر را از روی اطلاع کم و مخدوش رسانه ها قضاوت می کنیم.

0 comments: