اکبر گرگ

اکبر دوباره به صحنه آمد، اما یک شکست رو بعد از یک پیروزی نصف و نیمه بعد از انتخاب روحانی تجربه کرد، ساده لوحانه است اگر تصور کنیم بین اکبر و دیکتاتور هیچ مشکلی اساسی نیست. حالا دعوا سر لحاف ملّا یا حق مردم فرقی نمی کنه. رقابت بین اکبر و دیکتاتور روشنتر از قبل شده، حلقه دور دیکتاتور کوچکتر و تنگتر از قبل به نظر می رسه نیروهای وابسته به اکبر به نوبت از دایره قدرت حذف شدند اما اکبر مهره ای نیست که خامنه ای به راحتی قادر به حذفش باشه مهره اصلی این صفحه شطرنج نقض وزیر رو داره و مثل یک گرگ زخمی کنار در انتظار فرصت نشسته و با یک چشم بسته و باز بازی رو تماشا می کنه به امید یک خطا از دیکتاور، اکبر شخصیتی نیست که به راحتی تن به شکست بده و از بازی کنار گذاشته بشه اون قواعد بازی رو خوب می شناسه، اما دیکتاتور هم تجربه نشاندنش بر روی صندلی قدرت رو فراموش نکرده، خوب یادش هست که چطور سر یادگار امام امت رو بعد از مرگش زیر آب کردند حالا باید قبل از خدشه دار شدن پروستات مبارکش حتما برای میراث بعد از خودش تمهیدی و حیلتی سوار کند، قبل از اینکه اکبر پیش دستی نموده و با اصحاب خودش کرسی خلافت رو فتح کنند. حالا نیروهای اقا به هر طریقی برای از میدان به در کردن اکبر و متعلقاتش از گردونه بازی خدعه می کنند موی دماغش می شوند دختر و پسرش را روانه زندان و اطرافیانش را به حصر می برند اما این گرگ پیر باران دیده با این بادها خم به ابرو هم نخواهد آورد. از سیاستهای انقلاب اسلامی ست که مخالفین و دگر اندیشان را با اذیت و آزار به انزوا ببرد و از آنها یک مبارز منفعل بسازد. الحق که طی این همه سال تا خدودی موفق هم بودند اما خودشان هم می دانند عمر این زماد کوتاست به همین خاطر دست به آینده
نگری زده اند تا به هر شکلی رقیب را با بازی فرسایشی خرد کنند
احتمالا اکبر آس دل را برای موقع اضطراری کنار گذاشته، البته اگر کریم هم تک دل اکبر را نَبُرَد

0 comments: